زبانحال حضرت زهرا سلاماللهعلیها قبل از شهادت
طعـم بهار را نچـشـیدم خـزان شدم یاسم ولی به رنگ گل ارغوان شدم این روزها، قیام و رکوعم شده یکی مثـل هـلال ماه، خـمـیدم کـمان شدم آمد به خـانه دخـتـر طلحه به دیـدنم گفتم ببین که پوستِ بر استخوان شدم یک روز اگر زمین نخورم شب نمیشود نیـرو ز دست دادهام و ناتـوان شدم من بازویم شکسته ولی کار میکنم حـیدر ببـیـندم که دوباره جوان شدم گیرم وضو جبیره، مقصر مغیره شد بس ضربه زد به بازوی من نیمه جان شدم |